مختومقلی؛ شاعر اندیشمند ترکمن
هرچه به روزهای پایانی اردیبهشت نزدیک میشویم ترکمنصحرا در شور و شوق عجیبی فرو میرود. اردیبهشت,ماه خوبی برای ترکمنهاست!ماهی که هر سال با فرارسیدنش عاشقان فرهنگ ترکمن خود را از دورترین نقاط ترکمنصحرا به آقتقای میرسانند و روزی را در کنار مختومقلی، شاعر بزرگ ترکمن سر میکنند و شعرهای او را زیر لب زمزمه میکنند! اردیبهشت یادآور پویایی فرهنگ مردمیست که از محمود کاشغرلی و چه بسا قبلتر شروع شده و با بایرام خان و قرهجه اوغلان و ... ادامه پیدا کرده است و مختومقلی آنرا به نبض زندگی ترکمنها نزدیک کرده است.مختومقلی بیشترین تأثیر را در فرهنگ و هنر و موسیقی ترکمنها گذاشته است و عجیبترین بخش ماجرا نیز در خود مختومقلیست که کسی نمیداند آیا این مرد عاشق بوده است؟ عارف بوده است؟ سوسیالیست بوده است؟ و چه ایدهای داشته است و... و عجیبتر اینکه هرکسی از دیدگاه خود وی را تعریف میکند.در جمهوری اسلامی ایران وی یک مرد روحانی است که همیشه مشغول ذکر خدا بوده است و عبادت کار اصلی او بوده است و وی اصولا نمیتوانسته عاشق باشد!
سوسیالیستها نیز در دوره شوروی بسیاری از اشعار وی را بایکوت کرده بودند و سعی میکردند از مضامین اشعار مختومقلی برای توجیه عقاید و آرمانهای خود کمک بگیرند، بسیاری نیز وی را آدمی عاشق که عشق زمینی داشته دانستهاند ولی هیچیک از این افراد متوجهی بزرگترین وجه زندگی مختومقلی نشده اند و آن هم اینکه مختومقلی بالاتر از همهی ویژگیهای اعتقادیاش؛ یک انسان است. یک انسان هم میتواند عابد شود و هم در زمانی دیگر عاشق؛ عاشق یکی که همنوع خودش است و عشق مخدومقلی به منگلی نیز مولود انسانیت مختومقلیست. چرا سعی کنیم بخاطر آنکه حرف خود را به کرسی بنشانیم انسانیت مختومقلی را زیر سئوال ببریم و از وی یک انسان یک بعدی بسازیم؟انسان عابد، انسان عاشق، انسان مارکسیست یا هرچه که باشد؟ "مختومقلی مختومقلی است، او یک انسان است" و این شاید کاملترین تعریف از شاعری باشد که در نبض ترکمنها میزند!من از وی به حافظ ترکمنها یاد میکنم.حافظ نیز فحوای کلامش مشخص نمیکند که پیرو کدام مکتب و ایده و آرمان است!به همین دلیل بوده است که در اول انقلاب جمهوری اسلامی ایران بسیاری از متنفذین سیاسی ـ دینی ایران تصمیم گرفتند کتاب شعر حافظ شیرازی را بهدلیل اشاعه مشروبخواری و ... ممنوعالچاپ کنند و بالأخره بعد از مدتها کلنجار بالاخره رضایت دادند که اشعار وی قابلیت چاپ داشته باشد!
آنها که عاشق شعر و فرهنگ ترکمن هستند میتوانند 25 و 26 به آقتقای در شرق شهرستان کلاله ترکمنصحرا بیایند و از نزدیک شاهد باشند که ترکمنها چگونه از شاعر ملی خود تجلیل میکنند.شاعری که دیوان شعرش را در کنار قرآن در خانه ترکمنها در ایران میتوانید بیابید!
آرامگاه مختومقلی فراغی
"بیلمان سوران لر آیدینگ بو غریب آدامز
اصلی گر گوز یوردی اترک آدی مختو مقلی دور "
ترجمه:
«کسانی که که نمیدانند(نمیشناسند)بگویید این مرد غریب،
اصل ونژاد ش گر کز بوده و نامش در منطقه اترک مختومقلی است.»
در شمال شرقی استان گلستان ،در شمال رودخانه اترک وازغرب مراوه تپه ،در محلی به نام «آق تقای Agh toghei یا آق تقه agh toghgheh » (به معنای دشت سفید) و بین بخش مراوه تپه ودهستان کرند از توابع شهرستان کلاله و در مجاورت یک قبرستان قدیمی وتاریخی _فرهنگی ، بنای یادمان وآرامگاه بزرگترین شاعر وعارف نامی تر کمن ویکی از مفاخر فرهنگی کشورمان قرار دارد .
برای رسیدن به این آرامگاه دو مسیر وجود دارد .الف) از شهرستان گنبد (که در جنوب غربی آق تقه است) می توان به آرامگاه مختومقلی واز جاده اینچه برون عزیمت کرد، طول این مسیر155کیلومتر می باشد .
ب)از شهرستان کلاله می توان به آرامگاه مختومقلی رسید .که بایستی ابتدا شهر کلاله وسپس بخش مراوه تپه را پشت سر گذاشت.طول این مسیر 130کیلومتر است. فاصله آرامگاه مختومقلی تا شهر مراوه تپه 35کیلومتر می باشد.آرامگاه مختومقلی دارای مختصات طول جغرافیایی7/39-39-55ودر عرض جغرافیایی1/55-55-37است.و124متر از سطح دریا وآب های آزاد جهان ارتفاع دارد.
برگرفته از : قانیم ترکمن
هر از گاهی یه سر به وب میزدم ولی نظر نمی گذاشتم،....!!!!!
به به خانوم دوجی تعجب کردم شمام میاین وبلاگ انتظار نداشتم!!!
خودتون دعوت کردینا!!!!!بچه ها ماه رمضون همه خونه ی خانوم دوجی دعوتن!!!حملهههههههه
دعا نیس حقیقته آقای گنبدی!a.d=عایشه دوجی اول اسم و فامیلمو نوشته بودم اگ ی نمه فک میکردین متوجه میشدین
ترس چن حرفه؟؟؟
نگا اونایی ام که ادعای مهمان نوازی دارن اسم خودشونو میترسن بنویسن
حتما یه سر بزنین،پشیمون نمیشین!!!!اصلا چرا نرفتین جشن سالگردش ک چن روز پیش بود؟!؟!جشنش یه چیز دیگ هسسسسستتتتت!
ان شالله...
با وضعیت کلاسایی که ما داشتیم نمی شد رفت وگرنه...
در مهمان نوازی مراوه ای ها شکی نداشته باشید آقای گنبدی امتحان کنید ببینید چجورین
عبدالقادر میگم دیگه واجب شد یه سر بریما...
باورتون میشه تا حالا نرفتم اینجا خیلی دوس دارم هر وقت رسیدم ی سری بزنم و چند روزی بمونم(قابل توجه مراوه تپه ای های مهمان نواز
)
نگران نباش دادا منم نرفتم حالا یه روز ان شالله با هم میریم...
فقط باید گفت هیییییییییییییییی دیگه...
ادی بعدا حتما بیام دنبالت بریم ما هم .
حتما دادا...